نوشته شده توسط : حسین نقنه

 

گلف استریم چیست ؟

 

گلف استریم ، رودخانه عظیم و مرموزی است که در اقبانوس نیلگون اطلس جاری است و یکی از عظیم ترین و نیرومند ترین جرانهای آب دنیا محسوب می شود . این جریان جالب در هرساعت  قریب یک صد میلیارد متر مکعب را با سرعتی بهت آور در میان تنگه های کرانه فلوریدا ( Florida ) سرازیر می کند و رودخانه های عظیم آمازون و میسی سی پی در برابر عظمت این جریان آب گرم به منزله رودهای کوچکی هستند .

حرارت جریان آب گرم گلف استریم مساوی حرارتی است که از سوزاندن دو میلیون تن ذغال بدست می آید .

شدت و قدرت حرارت این جریان مرموز به حدی است که قادر است هوای تمام ممالک شمالی اروپا را گرم کند . اگر فرضاً مقدار 15 درجه از حرارت این رودخانه کاسته شود . احتمالا تمام ممالک شمالی اروپا مخصوصا انگلستان مسکن اسکیموها خواهد شد .

 

 

قدرت عظیم این جریان :

 در قرن 16 یکی از دریانوردان معروف جهان هنگام مسافرت به فلوریدا متوجه شد که کشتیش با اینکه در جهت باد موافق در حرکت است ، به عقب کشیده می شود و این موضوع برای این دریانورد بینهایت تعجب آور بود ، دریانوردان انگلیسی نیز که از کندی غیر قابل انتظار حرکت کشتی ها خود به ستوه آمده بودند از بنیامین – فرانکلین چاره جوئی نمودند . و او پس از تبادل نظر با چند تن از دریا نوردان ماهر موفق به تنظیم نقشه جریان آب گلف استریم شد و از تنظیم نقشه گلف استریم چنین نتیجه گرفته شد که اگر کشتیها از روی این جریان گرم به سوی اروپا حرکت کنند دو هفته زودتر به مقصد خواهند رسید .

 

 

علت وجود گلف استریم :

بنیامین فرانکلین علت وجود گلف استریم را چنین استنباط نموده است : در اثر وزش باد ثابتی از آمریکا به سوی مغرب ، آبهای گرم خلیج مکزیک روی هم انباشته می شوند ، در نتیجه سطح آبهای گرم خلیج مکزیک نسبت باقیانوس مجاور چند اینچ بلندتر می شود این آبها طبیعتاً مخرجی باید بیابند تا خود را از این تراکم خلاص کنند و ناچار از بین شکاف بین تنگه فلوریدا و کوبا که دارای 29 میل عرض و 250 پا عمق می باشد . با سرعت عبور کرده و سپس مسافرت مرموز و بهت آور 5000 میلی خود را به سمت کشورهای اسکاندیناوی شروع می نماید .

هنگامیکه جریان گلف استریم به اروپا می رسد ، به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم می شود قسمت شمالی آن به اقیانوس هند شمالی ریخته و قسمت جنوبی آن مجدداً مسیر بهدهای گرم آمریکا را پیش گرفته و به طرف خلیج مکزیک رهسپار و مجدداً حرارت اولیه خود را به دست می آورد .بنا بر این گلف استریم را می تواند به یک رود عظیمی تشبیه نمود که طول آن 12000 میل می باشد طبق عقیده دانشمندان سه سال وقت لازن است تا گلف استریم مسافرت دورانی خود را طی نماید . برای اثبات این موضوع دانشمندان مزبور هزار ها بطری محتوی نامه بزبانهای مختلف روی جریان گلف استریم انداخته اند تا توانسته اند طول و مسیر آنرا پیدا کنند .

جهان دانش هنوز از اطلاعیه که در باره جریان آب گرم گلف استریم به دست آمده است قانع نشده است و برای کشف علل آن ناگزیر است راه های طویلی را بپیماید .

 

 

سایر جرایانهای معروف دریائی

1-      آب سرد لابرادور – از شمال شرقی اقیانوس اطلس به طرف جنوب غربی ( سواحل آمریکا )

2-      جریان خلیج – از جنوب غربی اقیانوس اطلس به طرف ساحل شرقی ( به سواحل اروپایی غربی )

3-      جریان فالکاند – از مشرق اقیانوس اطلس به مغرب

4-      جریان بنگاله

5-      جریان دریفت

6-      جریان اپولینگ

7-      جریان کوروشیو

 



:: بازدید از این مطلب : 434
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : 30 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین نقنه

غشاء سلول

غشای سلول که به طور کامل سلول را احاطه می کند، یک ساختار خم پذیر ارتجاعی نازک فقط به خامت ۵/۷ تا ۱۰ نانومتر است. غشاء تقریبا از پروتئین‏ها و لیپیدها تشکیل شده است و ترکیب تقریبی عبارت است از: پروتئینها ۵۵ درصد، فسفو لیپیدها ۲۵ درصد، کلسترول ۱۳ درصد و سایر لیپیدها ۴ درصد و کربوهیدرات ها ۳ درصد.
سد لیپیدی غشای سلول از نفوذ آب جلوگیری می کند: ساختار پایه غشای سلول یک لایه چربی دو طبقه است که یک ورقه نازک از لیپیدها فقط به زخامت دو مولکول بوده و در سراسر سطح سلول تداوم داشته و یکپارچه است. جابه جا در این ورقه نازک لیپیدی، مولکول های پروتئینی درشت از نوع کروی شکل قرار دارند.
ساختارپایه لایه دوطبقه
چربی از مولکول های فسفولیپید تشکیل شده است. یک انتهای هر مولکول فسفولیپید در آب محلول بوده یعنی آب دوست یا هیدروفیلیک است. انتهای دگر فقط در چربی ها محلول بوده یعنی آب گریز یا هیدروفوبیک است. انتهای فسفاتی فسفولیپد هیدروفیلیک و اسید چربی ان هیدروفوبیک است. چون قسمت های آب گریز اب گریز فسفولیپیدها به وسیله اب دفع می شوند اما به سوی یکدیگر جذب می شوند لذا دارای یک تمایل طبیعی هستند و انها در پهلوی همدیگر در مرکز غشاء قرار دارند. بخش ها فسفاتی اب دوست دو سطح غشاء را که در تماس با ا اطراف است می پوشانند. لایه دو طبقه چربی در وسط غشاء به مواد طبیعی محلول در اب از قبیل یونها، گلوکز و اوره نفوذ پذیر است بر عکس، مواد محلول در چربی از جمله اکسیژن، کربن دی اکسید و الکل می توانند با سهولت در این بخش از غشاء نفوذ کنند. یک صفت ویژه لایه دوطبقه چربی ان است که یک مایع است نه یک جامد. بنابر این بخش هایی از غشاء می توانند عملا در سطح غشاء از یک نقطه به یک نقطه دیگرجریان پیدا کنند. پروتئین ها و سایر مود محلول در غشای دو طبقه لیپیدی یا شناور در ان تمایل دارند که به کلیه غشای سلول انتشار یابند.
مولکول های کلسترول درغشا نیز ماهیت چربی دارند زیرا هسته استروئیدی انها بسیار محلول در چربی است. این مولکول ها از یک نطر در لایه دو طبقه غشاء حل شده اند. این مولکوها به طور عمده به تعیین مزان نفوذ پذیری لایه لایه دو طبقه به اجزای محلول در اب و مایعات بدن کمک می کنند. کلسترول همچنین قسمت زیادی از قابلیت تحرک غشا را نترل میتئین های غشای سلول

توده های کروی شکل که در لایه دو طبقه چربی شناورند، اینها پروتئین های غشاء هستند که قسمت اعظم انهارا گلیکو پروتئین ها تشکل می دهند. دو نوع پروتئین در غشاء وجود دارد: پروتئین های انتگرال یا سرتاسری که در تمام ضخامت غشاء نفوذ می کنند و پروتئین های محیطی که فقط به یک سطح غشاء می چسبند و در ان نفوذ نمی کنند.
تعداد زیادی از پروتئین های انتگرال کانال ها(یا منافذ) ساختاری ایجاد می کنند که از طریق انها مولکول های اب و مواد محلول درآب به ویژه
یون ها می توانند بین مایع خارج سلولی و داخل سلولی انتشار یابند. این کانال های پروتئینی دارا خواص انتخابی نیز هستند که دیفوزون ترجیهی برخی مواد به میزان بیشتر از مواد دیگر را امکانپذیر می سازند. تعدادی دیگر از پروتئین های انتگرال به عنوان پروتئین های حامل برای انتقال دادن موادی عمل می کنند که در غیر این صورت نمی توانستند از لایه دو طبقه چربی نفوذ کنند. گاهی نیز این پروتئین های حامل مواد را در جهتی خلاف جهت انتشار طبیعی انها انتقال می دهند که « انتقال فعال» نامیده می شوند. تعداد بازهم دیگری از پروتئین ها انتگرال به صورت انزیم ها عمل می کنند.
پروتئین های محیطی به طور عمده روی سطح داخلی غشاء وجود دارند و غالبا به یکی از پروتئین های انتگرال چسبیده اند. این پروتئین های محیطی تقریبا به طور کامل به صورت انزیم ها یا سایر انواع کنترل کننده ها عمل داخلی سلولی عمل م کربوهیدرات های غشاء – گلیکو کالیس سلولی

کربوهیدرات های غشاء تقریبا همیشه به صورت ترکیب با پروتئین ها به شکل گلیکوپروتئین ها و گلیکولیپیدها وجود دارند. در واقع قسمت اعظم پروتئین های انتگرال از نوع گلیکوپروتئینها و در حدود یک دهم مولکول های لیپید از نو گلیکولیپیدها هستند. بخش های (گلیکو)ی این مولکول ها تقریبا همیشه به طرف سطح خارجی سلول برامدگی پیدا می کنند و از سطح سلول به طرف خارج اویزان هستند. بسیاری از ترکیب های کربوهیدراتی دیگر موسوم به پروتئوگلیکانها که به طور عمده از مواد کربوهیدراتی تشکیل شده اند که به هسته های کوچک پروتئینی متصل شده اند نیز غالبا به طور سست به سطح خارجی سلول متصل هستند. به این ترتیب تمامی سطح سلول غالبا دارای یک پوشش سست کربوهیدراتی موسوم به گلیکوکالیس است.
این بخش های کربوهیدراتی که به سطح خارجی سلول متصل شده اند دارای چندین عمل مهم هستند: 1- بسیاری ازانها بار الکتریکی منفی دارند و این موضوع به بیشتر سلول ها یک سطح با بار کلی منفی می بخشد که سایر اشیای منفی را دفع می کند. 2- گلیکو کالیس بعضی از سلول ها به گلکو کالیس سلول های دیگر می چسبند و به این ترتیب سلول ها را به یک دیگر می چسبانند. 3- بسیاری از کربوهیدرات ها به عنوان مواد حامل برای گرفتن هورمون هایی ازجمله
انسولین عمل می کنند. و پس از انجام این عمل این مجموعه پروتئین های چسبیده به سطح داخلی غشاء را فعال می کند که به نوبه خود یک سری متوالی از انزیم های داخل سلولی را فعال می کنند. 4- بعضی از بخش های کربوهیدراتی وارد واکنش های شیمیایی

منبع :

·         کتاب فیزیولوژی پزشکی – نوشته پروفسور ارتور گایتون، پروفسور جان هال – ترجمه دکتر فرخ شادان، دکتر امیر صدیقی – صفحه ۱۷



:: موضوعات مرتبط: +علمی , ,
:: بازدید از این مطلب : 408
|
امتیاز مطلب : 29
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : 30 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین نقنه

عقرب ها چگونه تنفس میکنند؟

فناوری مدرن میکروسکپی با فراهم کردن امکان مشاهده ی خصوصیات ریخت شناسی ناپیدای عقرب ها، بینش جدیدی نسبت..............

فناوری مدرن میکروسکپی با فراهم کردن امکان مشاهده ی خصوصیات ریخت شناسی ناپیدای عقرب ها، بینش جدیدی نسبت به روابط تکاملی این جانداران برای دانشمندان رقم میزند. دانشمندان به کمک این فناوری توانستند نگاه نزدیکی به پیکره ی زوائد مویی شکل روی کفه های ورقه ورقه ی جاندار داشته باشند و تصویر جدیدی از ساختار سامانه ی تنفسی عقرب ارائه کنند. محققان با نفوذ به سامانه ی تنفسی عقرب که به دلیل شباهت آن با ورقه های تا خورده ی کتاب به(شش کتابی) معروف است،موفق به دستیابی اطلاعات توارثی با ارزشی شده اند که بینش جدیدی به روابط تکاملی، میان عقرب ها می بخشد. به اعتقاد دانشمندان ساختار شش کتابی ها برای بعضی از عنکبوتیان از جمله تمامی عقرب ها،اکثر عنکبوت ها و عقرب های شلاقی امکان تنفس هوا را فراهم میکند و شناخت بیشتر ریخت شناسی این عضو،اطلاعات زیادی درباره ی تبارشناسی این گونه های جانوری به دانشمندان ارائه میکند.

 



:: موضوعات مرتبط: +علمی , ,
:: بازدید از این مطلب : 415
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : 30 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین نقنه

انواع موشكها

موشكها را در يك دسته بندي كلي مي توان به سه دسته كلي تقسيم بندي نمود.

1.   موشكهاي ماهواره بر

2.   موشكهاي تحقيقاتي

3.   موشكهاي جنگي

موشكهاي حمل كننده ماهواره براي حمل ماهواره و محموله هاي فضائي و قرار دادن آنها در مدارات مختلف به كار مي روند.

موشكهاي تحقيقاتي براي انجام ماموريت هاي تحقيقاتي مانند هواشناسي يا زمين شناسي كاربرد دارند.

موشكهاي جنگي به پنج دسته كلي تقسيم بندي مي گردند:

1.   موشكهاي بالستيك با بردهاي مختلف از موشكهاي برد كوتاه (Short Range Ballistic Missile) تا موشكهاي قاره پيما (Intercontinental Ballistic Missile).

2.   دليل نامگذاري اين موشكها مسيري است كه اين موشكها به صورت منحني و در قالب مكانيك پرتابه اي طي مي نمايند.

3.   موشكهاي كروز (Cruise) كه از باله ها و نيروهاي آيروديناميكي براي كنترل وضعيت خود استفاده مي كنند.

4.   موشكهاي پدافند هوائي

5.   موشكهاي ضد زره

6.   موشكهاي دوزيست (موشكهاي شليك شونده به يا از داخل آب)

 

 

نگاهى به تاريخچه پيدايش و ساخت موشك(1)

 

مقدمه

حداقل ۷۰۰ سال از عمر موشك مى گذرد. در قرن سيزدهم بود كه چينى ها نخستين تيرهاى آتشين ضبط شده در تاريخ را پرتاب كردند و مغول هاى مهاجم را به وحشت افكندند. چينى ها در جنگ پين كينگ در سال ۱۲۳۲ ميلادى سلاح هاى آتشين را كه بر سر خود آتش داشتند عليه تاتارها به كار گرفتند. در اين سال ها توسط يك نفر ايتاليايى به نام فونتانا راكتى اختراع شد كه داراى محرك بود. اين راكت در آن زمان چندان عملى نبود و تخريب چندانى نداشت و بيشتر اثر روانى آن در ايجاد ترس در دشمن مورد نظر بود.
اولين راكت به مفهوم امروزى توسط شاهزاده حيدرعلى در هندوستان ابداع شد كه اين راكت در نيمه دوم قرن
۱۷ عليه انگليسى ها به كار گرفته شد. اين راكت ها لوله هايى از آهن و ماده اصلى آن را باروت تشكيل مى داد و وزن اين راكت ۳ تا ۵ كيلوگرم و طول آن ۲۰ و قطر آن ۵ سانتى متر با برد حدود ۵/۲ كيلومتر بود كه طول راكت در مجموع با قطعات چوبى به ۳ متر مى رسيد. همچنين پايدارى اين راكت ها در پرواز توسط قطعاتى از چوب بامبو كه به بدنه آن متصل بود تامين مى شد كه اين قطعات چوبى عملى شبيه بالك هاى كنترلى در موشك هاى امروزى را انجام مى دادند. در جنگى كه در هندوستان بين ارتش انگليس و حيدرعلى اتفاق افتاد، ارتش حيدرعلى با به كارگيرى ۵ هزار راكت انداز ابداعى خود شكست سختى بر ارتش انگليس تحميل كرد و انگليس و غرب به رغم داشتن زمينه هاى مساعد در تهيه اسلحه فعاليت چشمگيرى در تحقيقات موشكى نداشتند. اما در اين جنگ تعدادى از راكت هاى سالم به وسيله يكى از افسران انگليسى به نام ويليام كنگرو جهت تجزيه و بررسى به انگلستان ارسال شد. اين افسر پس از بازگشت به انگليس در سال ۱۸۰۴ به رياست كارخانه موشك سازى كه تازه در ولويچ تاسيس شده بود انتخاب شد و نتيجه فعاليت وى موجب پيدايش راكتى به نام خود او شد كه طول بدنه فلزى كنگرو ۱۰۷ سانتى متر بود و قطر آن ۱۰ سانتى متر كه با سر دوكى شكل به چوبى به طول ۶/۴ متر و قطر ۸/۳ سانتى متر وصل شده و وزن آن در حدود ۵/۱۴ كيلوگرم بوده و برد آن ۸/۱ كيلومتر بود كه با تغييرات انجام شده به ۷/۳ كيلومتر افزايش يافته است و با استفاده از اين راكت ها ارتش انگليس در سال ۱۸۰۵ شهر بولونى فرانسه را با پرتاب ۲۰ هزار راكت و در سپتامبر سال بعد شهر كپنهاگ را با پرتاب ۴۰ هزار راكت به ويرانه تبديل كرد.



:: موضوعات مرتبط: +علمی , ,
:: بازدید از این مطلب : 355
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : 30 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین نقنه

زندگینامه امام علی بن موسی الرضا عليه السلام

مقدمه :

امام علي ‌بن موسي‌الرضا عليه‌السلام هشتمين امام شيعيان از سلاله پاك رسول خدا و هشتمين جانشين پيامبر مكرم اسلام مي‌باشند.

ايشان در سن 35 سالگي عهده‌دار مسئوليت امامت ورهبري شيعيان گرديدند و حيات ايشان مقارن بود با خلافت خلفاي عباسي كه سختي‌ها و رنج بسياري رابر امام رواداشتند و سر انجام مامون عباسی ايشان رادرسن 55 سالگی به شهادت رساند.دراين نوشته به طور خلاصه, بعضی ازابعاد زندگانی آن حضرت را بررسی می نماييم.

نام ،لقب و كنيه امام :

نام مبارك ايشان علي و كنيه آن حضرت ابوالحسن و مشهورترين لقب ايشان "رضا" به معناي "خشنودي" مي‌باشد. امام محمدتقي عليه‌السلام امام نهم و فرزند ايشان سبب ناميده شدن آن حضرت به اين لقب را اينگونه نقل مي‌فرمايند :" خداوند او را رضا لقب نهاد زيرا خداوند در آسمان و رسول خدا و ائمه اطهار در زمين از او خشنود بوده‌اند و ايشان را براي امامت پسنديده اند و همينطور ( به خاطر خلق و خوي نيكوي امام ) هم دوستان و نزديكان و هم دشمنان از ايشان راضي و خشنود بود‌ند".

يكي از القاب مشهور حضرت " عالم آل محمد " است . اين لقب نشانگر ظهور علم و دانش ايشان مي‌باشد.جلسات مناظره متعددی که امام با دانشمندان بزرگ عصر خويش, بويژه علمای اديان مختلف انجام داد و در همه آنها با سربلندی تمام بيرون آمد دليل کوچکي براين سخن است، که قسمتي از اين مناظرات در بخش " جنبه علمي امام " آمده است. اين توانايي و برتري امام, در تسلط بر علوم يكي از دلايل امامت ايشان مي‌باشد و با تأمل در سخنان امام در اين مناظرات, كاملاً اين مطلب روشن مي‌گردد كه اين علوم جز از يك منبع وابسته به الهام و وحي نمي‌تواند سرچشمه گرفته باشد.

پدر و مادر امام :

پدر بزرگوار ايشان امام موسي كاظم (عليه السلام ) پيشواي هفتم شيعيان بودند كه در سال 183 ه.ق. به دست هارون عباسي به شهادت رسيدند و مادرگراميشان " نجمه " نام داشت.

تولد امام :

حضرت رضا (عليه السلام ) در يازدهم ذيقعده‌الحرام سال 148 هجري در مدينه منوره ديده به جهان گشودند. از قول مادر ايشان نقل شده است كه :" هنگامي‌كه به حضرتش حامله شدم به هيچ وجه ثقل حمل را در خود حس نمي‌كردم و وقتي به خواب مي‌رفتم, صداي تسبيح و تمجيد حق تعالي وذکر " لااله‌الاالله " رااز شكم خود مي‌شنيدم, اما چون بيدار مي‌شدم ديگر صدايي بگوش نمي رسيد. هنگامي‌كه وضع حمل انجام شد، نوزاد دو دستش را به زمين نهاد و سرش را به سوي آسمان بلند كرد و لبانش را تكان مي‌داد؛ گويي چيزي مي‌گفت".

نظير اين واقعه, هنگام تولد ديگر ائمه و بعضي از پيامبران الهي نيز نقل شده است, از جمله حضرت عيسي كه به اراده الهي در اوان تولد, در گهواره لب به سخن گشوده و با مردم سخن گفتند كه شرح اين ماجرا در قرآن كريم آمده است.

زندگي امام در مدينه :

حضرت رضا (عليه السلام) تا قبل از هجرت به مرو در مدينه زادگاهشان، ساكن بودند و در آنجا در جوار مدفن پاك رسول خدا و اجداد طاهرينشان به هدايت مردم و تبيين معارف ديني و سيره نبوي مي پرداختنند. مردم مدينه نيز بسيار امام را دوست مي داشتند و به ايشان همچون پدري مهربان مي نگريستند.تا قبل ازاين سفر با اينکه امام بيشترسالهای عمرش را درمدينه گذرانده بود, اما درسراسرمملکت اسلامي پِيروان بسياری داشت که گوش به فرمان اوامر امام بودند.

امام در گفتگويي كه با مامون درباره ولايت عهدی داشتند، در اين باره اين گونه مي فرمايند:" همانا ولايت عهدی هيچ امتيازي را بر من نيفزود. هنگامي كه من در مدينه بودم فرمان من در شرق و غرب نافذ بود واگرازکوچه های شهر مدينه عبورمي کردم, عزيرتراز من كسي نبود . مردم پيوسته حاجاتشان را نزد من مي آوردند و كسي نبود كه بتوانم نياز او ر ا برآورده سازم, مگر اينكه اين كار را انجام مي دادم و مردم به چشم عزيز و بزرگ خويش، به من مى نگريستند ".

امامت حضرت رضا (عليه السلام)  :

امامت و وصايت حضرت رضا (عليه السلام ) بارها توسط پدر بزرگوار و اجداد طاهرينشان و رسول اكرم (صلي الله وعليه واله )اعلام شده بود. به خصوص امام كاظم (عليه السلام ) بارها در حضور مردم ايشان را به عنوان وصي و امام بعد از خويش معرفي كرده بودند كه به نمونه‌اي از آنها اشاره مي‌نمائيم.

يكي از ياران امام موسي كاظم (عليه السلام ) مي‌گويد:" ما شصت نفر بوديم كه موسي بن‌جعفر به جمع ما وارد شد و دست فرزندش علي در دست او بود. فرمود :" آيا مي‌دانيد من كيستم ؟" گفتم:" تو آقا و بزرگ ما هستي". فرمود :" نام و لقب من را بگوئيد". گفتم :" شما موسي بن جعفر بن محمد هستيد ". فرمود :" اين كه با من است كيست ؟" گفتم :" علي بن موسي بن جعفر". فرمود :" پس شهادت دهيد او در زندگاني من وكيل من است و بعد از مرگ من وصي من مي باشد"". (4)     در حديث مشهوری نيزکه جابر از قول نبى ‌اكرم نقل مي‌كند امام رضا(عليه السلام)  به عنوان هشتمين امام و وصي پيامبر معرفي شده‌اند. امام صادق (عليه السلام ) نيز مكرر به امام كاظم مي‌فرمودند كه "عالم‌ آل‌محمد از فرزندان تو است و او وصي بعد از تو مي‌باشد".

اوضاع سياسي :

مدت امامت امام هشتم در حدود بيست سال بود كه مي‌توان آن را به سه بخش جداگانه تقسيم كرد :

1- ده سال اول امامت آن حضرت، كه همزمان بود با زمامداري هارون.

2- پنج سال بعد از‌ آن كه مقارن با خلافت امين بود.

3- پنج سال آخر امامت آن بزرگوار كه مصادف با خلافت مأمون و تسلط او بر قلمرو اسلامي آن روز بود.

مدتي از روزگار زندگاني امام رضا (عليه السلام ) همزمان با خلافت هارون الرشيد بود. در اين زمان است كه مصيبت دردناك شهادت پدر بزرگوارشان و ديگر مصيبت‌هاي اسفبار براي علويان ( سادات و نوادگان اميرالمؤمنين) واقع شده است. در آن زمان كوشش‌هاي فراواني در تحريك هارون براي كشتن امام رضا (عليه السلام ) مي‌شد تا آنجا که در نهايت هارون تصميم بر قتل امام گرفت؛ اما فرصت نيافت  نقشه خود را عملي كند. بعد از وفات هارون فرزندش امين به خلافت رسيد. در اين زمان به علت مرگ هارون ضعف و تزلزل بر حكومت سايه افكنده بود و اين تزلزل و غرق بودن امين درفساد و تباهی باعث شده بود كه او و دستگاه حكومت, از توجه به سوي امام و پيگيري امر ايشان بازمانند. از اين رو مي‌توانيم اين دوره را در زندگي امام دوران آرامش بناميم.

اما سرانجام مأمون عباسي توانست برادر خود امين را شكست داده و اورابه قتل برساند و لباس قدرت  را به تن نمايد و توانسته بود با سركوب شورشيان فرمان خود را در اطراف واکناف مملكت اسلامي جاري كند. وي حكومت ايالت عراق را به يكي از عمال خويش واگذار كرده بود و خود در مرو اقامت گزيد  و فضل ‌بن ‌سهل را كه مردي بسيار  سياستمدار بود ، وزير و مشاور خويش قرار داد. اما خطري كه حكومت او را تهديد مي‌كردعلويان بودند كه بعد از قرني تحمل شکنجه وقتل و غارت, اکنون با استفاده از فرصت دودستگي در خلافت هر يك به عناوين مختلف در خفا و آشكار علم مخالفت با مأمون را برافراشته و خواهان براندازي حكومت عباسي بودند؛ به علاوه آنان در جلب توجه افكار عمومي مسلمين به سوي خود ، و كسب حمايت آنها موفق گرديده بودند و دليل آشكاربر اين مدعا اين است كه هر جا علويان بر ضد حكومت عباسيان قيام و شورش مي کردند, انبوه مردم از هر طبقه دعوت آنان را اجابت کرده و به ياري آنها بر مي‌خواستندو اين ،بر اثر ستم‌ها وناروائيها وانواع شكنجه‌های دردناكي بود كه مردم و بخصوص علويان از دستگاه حكومت عباسي ديده بودند. ا زاين رو مأمون درصدد بر آمده بود تاموجبات برخورد با علويان را برطرف كند. بويژه كه او تصميم داشت تشنجات و بحران‌هايي را كه موجب ضعف حكومت او شده بود از ميان بردارد و براي استقرار پايه‌هاي قدرت خود ، محيط را امن و آرام سازد. لذا با مشورت وزير خود فضل‌بن‌سهل تصميم گرفت تا دست به خدعه‌اي بزند. او تصميم گرفت تا خلافت را به امام پيشنهاد دهد وخود از خلافت به نفع امام كناره‌ گيري كند, زيرا حساب مي‌كرد نتيجه از دو حال بيرون نيست ، يا امام مي‌پذيرد و يا نمي‌پذيرد و در هر دو حال براي خوداو و خلافت +علمی , ,
:: بازدید از این مطلب : 359

|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : 30 آبان 1389 | نظرات ()